دو شنبه 26 بهمن 1394برچسب:, :: 9:3 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده

دو شنبه 26 بهمن 1394برچسب:, :: 8:42 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده
 
 
کتاب «انسان و کیهان در ایران باستان» نوشته «فیلیپ ژینیو» با ترجمه لیندا گودرزی

بخشی از مسایل فکری کتاب‌های دوران پهلوی هنوز هم محققان را با دشواری‌های متعدد مواجه می‌کنند. یکی از دلایل این دشواری‌ها، تاثیر فلسفه و پزشکی یونانی و سعی علمای زردشتی در جمع و تلفیق آن‌ها با عقاید پیشین است اما بعضی مسایل مهم دیگر در کیهان‌شناخت و انسان‌شناخت و عرفان زردشتی هم وجود دارد که شناخت کل دین وابسته به شناخت آن‌هاست و هنوز هم در فهم آن‌ها اشکالاتی است. تحقیقات سالیان دراز فیلیپ ژینیو، ایران‌شناس بزرگ فرانسوی که نمونه‌هایی از آن کتاب «انسان و کیهان در ایران باستان» آمده، جست‌وجوی پاسخ‌هایی برای چنین پرسش‌هایی است.

این کتاب شامل «مجموعه سخنرانی‌های راتانبای کاتراک» نویسنده است که سال ۱۹۹۶ در دانشگاه آکسفورد ایراد شد. موضوعی که برای این سخنرانی‌ها انتخاب شد، انسان‌شناسی کهن ایرانیان است؛ همان تصوری که انسان آن دوره از خود و وضع جسمانی و روحی‌اش و نسبت خویش با جهان داشته است.

البته این مبحثی بسیار گسترده است که پیش از این چندین محقق به آن پرداخته‌اند اما فیلیپ ژینیو امیدوار است تا با کمک منابع فراوان سریانی که تاکنون توجه لازم به آن‌ها نشده است، در مطالعه تطبیقی با منابع پهلوی نتایج تازه‌ای فراهم شود.

مخاطبان در شش فصل اصلی این کتاب با عناوینی مانند «سه روح نامیرا و وجوه دیگر وجود انسان»، «تن، کالبدشناسی، وظایف الاعضا و پزشکی»، «عناصر کیهان و نظریه عالم صغیر»، «انسان در برابر عالم غیب؛ آیین شمنی در ایران»، «آیین شمنی و جادوگری» و «مساله گروش به دین و هویت زردشتی» آشنا می‌شوند.

کتاب «انسان و کیهان در ایران باستان» نوشته فیلیپ ژینیو با ترجمه لیندا گودرزی با شمارگان ۷۰۰ نسخه، در ۲۰۸ صفحه به بهای ۱۲۵ هزار ریال از سوی نشر ماهی روانه بازار نشر شده است.

دو شنبه 26 بهمن 1394برچسب:, :: 8:34 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده

دو شنبه 26 بهمن 1394برچسب:, :: 8:31 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده

دو شنبه 26 بهمن 1394برچسب:, :: 8:19 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده


از نظر ما کتابخوانِ خوب کسی است که همه کتاب را به دقت بخواند و چیزی را از قلم نیندازد و اگر جایی را نفهمید، دوباره بخواند.

اشاره

شاید امروزه از دید عوام، یک کتابخوانِ خوب کسی باشد که همه کتاب را از اول تا آخر، بدون این‌که حتی یک «واو»را جا بیندازد، بخواند و به خاطر بسپارد. این فکر که ناشی از مجموعه افکار سنتی غلط است، از قدیم الایام در میان ما وجود داشته‌ است. علت هم این بوده که نسبت به کتاب برآورد مشخصی نداشته‌ایم؛ اما اگر به کتاب به چشم یک وسیله ارتباطی و به خواندن به عنوان یک رابطه متقابل بنگریم که می‌‌خواهد دو ذهن (نویسنده و خواننده)  را به هم مرتبط سازد، دچار این سوءبرداشت نمی‌‌‌شویم؛ منتهی این ابزار ارتباطی، ویژگی‌‌‌هایی دارد که باید آن را درک و جایگاه و استراتژی خود را نسبت به آن مشخص کنیم .با این روش، قطعاً گام مهمی‌ در جهت بهتر خواندن کتاب برداشته‌ایم.

آنچه در ذیل می‌‌آید، خلاصه سخنان دکتر احمد پاکتچی، عضو شورای عالی علمی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی و عضو هیأت علمی‌ دانشگاه امام صادق(ع) در سمیناری به این منظور است که به بهانه  24 آبان روز کتاب و کتاب‌شناسی، از خبرنامه داخلی «پیام صادق»، شماره 31، نقل می‌شود.

معارف

باید توجه داشته باشیم که مقصود از این بحث، تندخوانی نیست که امروزه به صورت یک اپیدمی‌ درآمده، بلکه بحث ما در مورد چگونگی خواندن کتاب است، بدون این‌که سرعت آن را در نظر بگیریم. من فکر می‌کنم که اگر در این سمینار بتوانیم صورت سؤال و منظور خود را از آن مشخص کنیم، خود به خود به جواب سؤال نیز خواهیم رسید.

مشکلی که وجود دارد، فقط در مورد کتاب نیست، بلکه در مورد هر نوع آموزش و پرورش و اطلاع‌رسانی است که اطلاع‌رسانی و آموزش از طریق یک کتاب، یکی از مصادیق آن است. گاهی اوقات در این زمینه دچار مجموعه‌ای از سو‌ءتفاهم‌ها هستیم که از افکار سنتی و انعطاف‌ناپذیر ما سرچشمه می‌‌گیرد. از نظر ما کتابخوانِ خوب کسی است که همه کتاب را به دقت بخواند و چیزی را از قلم نیندازد و اگر جایی را نفهمید، دوباره بخواند.

باید توجه داشت که بین خواندن و دانستن فرق است. معمولاً از تعبیر فهم برای این مسئله استفاده می‌‌کنند. آنچه برای ما مهم است، این است که ملاک این فهم چیست و چه وقت می‌‌توان گفت من این کتاب را فهمیدم یا نفهمیدم؟ کسانی که با دید انتقادی در این زمینه اظهار نظر کرده‌‌اند و کتاب و مقاله نوشته‌اند، می‌‌گویند: کسی که کتابی نوشته است، با یک انسجام فکری و فهم عمیق از مطلب، شروع به نوشتن کرده است. وقتی ما این کتاب را می‌‌خوانیم، در حقیقت با یک اطلاع‌رسانی و یک ارتباط مواجه هستیم؛ یعنی این کتاب، مثل یک سیستم مخابراتی عمل می‌‌کند و قرار  است افکاری را که در ذهن نویسنده بوده، به خواننده منتقل کند.

بحث ما بر سر این انتقال است؛ یعنی آیا سیمی‌ که قرار است پیام را به ذهن ما برساند، درست عمل می‌کند یا خیر؟ بنابراین کتاب، ابزاری است که آن فکر را از ذهن نویسنده به ذهن خواننده منتقل می‌‌کند؛ با این تفاوت که توانایی‌‌‌های بیشتری نسبت به یک سیم تلفن دارد. این نکته، یکی از حساس‌ترین قسمت‌‌های این مسئله است که وقتی یک کتاب را می‌خوانیم، در حال برقراری  یک ارتباط انسانی هستیم؛ منتهی ابزار ارتباطی ما، ویژگی‌‌های خاصی دارد که باید آن را درک کنیم؛ مثلاً وقتی او حرف می‌زند، ما نمی‌‌توانیم جوابش را بدهیم و در واقع، این یک مکالمه یک طرفه است که کار را دشوارتر می‌کند. این محدودیت در مورد کتاب وجود دارد.

باید توجه داشت که کتاب نیز یک وسیله ارتباطی است و قرار است که دو نقطه به یکدیگر وصل شوند. در این جا ما با ذهن و فکر دو انسان مواجه هستیم، پس امواج باید طوری طراحی شوند که بتوانند این دو ذهن را به هم مرتبط سازند و آسیب‌شناسی قضیه نیز درست از همین‌جا آغاز  می‌شود؛ یعنی به محض این که دیدیم ارتباط بین دو ذهن برقرار نشد، باید به دنبال اشکال قضیه بگردیم که چرا نمی‌فهمیم در این کتاب چه چیز نوشته شده است؟! در واقع، کتاب‌خوانی ارتباط ذهنی میان دو انسان است که مهم نیست هر دو در یک زمان باشند یا نباشند.

پس باید فکر کنیم همان اتفاقاتی که در ذهن  نویسنده رخ داده تا به این فکر منجر شده، بسیاری از آن فرایند، باید در ذهن خواننده نیز اتفاق افتد. در خواندن یک کتاب، ما از یک فاصله پشت پرده، در حالی با این افکار مواجه می‌شویم که تصویر روشنی از سابقه نویسنده نداریم؛ حال آن‌که به ما می‌گویند اگر بخواهید یک کتاب را خوب بفهمید، باید سعی کنید همان‌طور که نویسنده فکر می‌کرده، فکر کنید و این چگونه ممکن است در حالی که ارتباط ما با آن شخص فقط از پسِ یک نوشته است و هرگز او را ندیده‌ایم؟! حتی در خیلی از مواقع، اطلاعات بیوگرافیک بسیار ساده را هم در مورد نویسنده نداریم.

بنابراین با وجود این مسائل، چگونه این توقع می‌تواند به‌جا باشد؟پاسخ این است که ما همیشه اول باید شکلی را که یک چیز باید داشته باشد، ترسیم کنیم و بعد امکانات خودمان را در نظر بگیریم. وقتی ما هدف را درست تعیین کنیم و صورت مسئله را درست متوجه شویم، آن وقت سعی می‌کنیم که امکانات را نیز به دست آوریم. ممکن است کسی بگوید: این کار دور از ذهن به نظر می‌رسد؛ زیرا اگر ما چنین علمی‌ را داشتیم، نمی‌‌آمدیم در آن زمینه کتاب بخوانیم؛ این کاری که راجع به آن صحبت می‌کنید؛ کاری است مشکل‌تر و مهم‌تر از آنچه نویسنده اول انجام داده است.

در پاسخ به این مسئله، باید عرض کنم که خیر، در این مورد توصیه‌های عملی هم وجود دارد. در برخورد با هر کتاب یا مطلبی، فوراً باید جایگاه و استراتژی خودمان را تعریف کنیم؛ چنانچه وقتی در طول روز با افراد مختلف مواجه  می‌‌شویم، جایگاه خودمان را با آن فرد در نظر می‌‌گیریم و براساس  آن، واکنش‌های متفاوت نشان می‌دهیم. ما در رعایت این مسایل، در ارتباط‌های حضوری موفقیت بیشتری داریم، ولی وقتی با کتاب برخورد می‌کنیم، ناگهان این درجه موفقیت را از دست می‌دهیم؛ علت هم این است که نسبت به مخاطب خود برآوردی نداریم.

در ارتباط‌های حضوری، دو طرف وجود دارد: من و مخاطب. وقتی من به نسبت موافقم، معنی‌اش این است که هم در برآورد خود نسبت به جایگاه خودم و هم در برآورد خود نسبت به طرف مقابل به یک توفیق نسبی دست یافته‌ام. در کتاب‌خوانی هم دو طرف وجود دارد: من و مخاطب من. وقتی من موفق نیستم، یعنی نمی‌‌توانم درست تشخیص دهم که کتاب مورد مطالعه از  چه جایگاهی برخوردار است؛ به عبارت دیگر، روابط خودم را با آن تنظیم نکرده‌ام. این یکی از پارامتر‌های مهم و تعیین‌کننده در جهت درست خواندن کتاب است.

اگر ما توانستیم تشخیص خوبی از مخاطب پیدا کنیم و بدانیم داریم چه کتابی می‌خوانیم، قطعاً گام مهمی‌ را در جهت بهتر خواندن کتاب برداشته‌ایم؛ اما این، تمام  کار نیست، بخش دیگری از کار به ساختار متنی خود کتاب بر می‌گردد؛ چیزی که آدلر  فیلسوف آمریکایی  بیش از همه به آن توجه کرده است. در هنگام خواندن یک کتاب باید بدانیم چه سؤالاتی در ذهن نویسنده مطرح بوده است؛ به چه  فرضیه‌هایی می‌خواسته برسد؛ و براساس چه سیستمی‌ کتابش را طبقه‌بندی کرده است. وقتی سؤالات را پیدا کنیم، در سراسر مطالعه‌مان می‌توانیم این ارتباط را برقرار کنیم که نویسنده دنبال این سؤال بوده و به سؤال خود این جواب را داده است. اگر بعد از اتمام مطالعه کتاب، همین سؤال‌های اصلی و جواب‌هایش در ذهن بمانند، به‌ هدف خود رسیده‌ایم و لازم نیست تک‌تک جملات در ذهنمان باشد؛ چون هدف اصلی و عصاره کتاب، همین است.

امروزه ممکن است شما در برخی از سبک‌های جدید کتاب‌نویسی مواجه شوید با این‌که این مطالب، خیلی شفاف و روشن در کتاب مطرح شده است؛ به خصوص در مورد سرفصل‌ها و فهرست‌ها این روش، خیلی جا افتاده است؛ اما باید توجه داشته باشیم که فهرست مطالب، تنها جنبه راهنمایی برای جستجو دارد و فهرست مطالبی که ما به دنبال آن هستیم، این نیست. هدف ما این است که بفهمیم در مغز نویسنده چه گذشته است. گاهی فهرست مطالب طوری انتخاب می‌شود که بیانگر سرفصل‌های اصلی  که در ذهن نویسنده بوده  نیست؛ مثلاً وقتی نویسنده‌ می‌خواهد یک مطلب را در لفافه بگوید، در فهرست مطالب، جایگاهی را برای آن در نظر نمی‌‌گیرد.

دیگر این‌که در تنظیم سرفصل یک کتاب، مسائلی مانند اذهان عمومی‌، مسئله ملاحظات گوناگون اجتماعی و ... مؤثر است؛ بنابراین نباید تصور کرد که سرفصل‌‌هایی که به عنوان فهرست مطالب چاپ می‌شود، عیناً منطبق بر چیزی است که ما برای بازسازی طرحی که در مغز نویسنده بوده، به دنبالش هستیم؛ ولی قطعاً به شما کمک  می‌کند؛ یعنی شما می‌توانید از فهرست مطالب موجود استفاده کنید، آن  را مورد بررسی و ویرایش قرار دهید و متن ویراسته خود را ملاک عمل قرار دهید، نه فهرست مطالب چاپ شده را. ضمناً برای این‌که به سؤالات و فرضیات برسید، می‌توانید از امکانات موجود استفاده کنید؛ یعنی از نظر علمی‌، قاعده بر این اساس است که فرد در یک فصل، سؤالی را مطرح کند، به نتیجه‌ای برسد و سپس وارد فصل بعدی شود.

حالت دیگر این است که در یک فصل، عناصر مختلفی را با هم  بیامیزد تا از آن نتیجه‌گیری کند. شما خیلی راحت با تشخیص این که یک کتاب از چه سیستمی‌ استفاده کرده می‌توانید جایگاه خودتان را نسبت به آن مشخص کنید؛ بعد به فهرست مطالب مراجعه کنید و پس از بازیابی مشخص کنید که کدام‌یک از این بحث‌ها، به کدام یک از این مطالب مربوط می‌شود و در بعضی از موارد نیز اصلاحات لازم را به عمل آورید؛ یعنی متوجه می‌شوید که نویسنده به دلیل ملاحظاتی ممکن است مدار فکری خویش را بد مطرح کرده باشد. همه این موارد، در یک بررسی مشخص خواهد شد؛ اگر به این صورت با یک کتاب برخورد کنید متوجه می‌شوید که میزان بهره‌برداری شما از کتاب تا چه اندازه افزایش خواهد یافت.

نکته‌ای که لازم است تذکر دهم این است که شما از یک کتاب، حداکثر سه، چهار چیز باید یاد بگیرید و اگر دیدید از یک کتاب، بیش از این آموخته‌اید، بدانید که آن کتاب را درست نخوانده‌اید. هدف من در این سمینار این بود که دو بحث اصلی را مطرح کنم: یکی این‌که کتاب خواندن یک امر متقابل است، پس شما باید سعی کنید که رابطه را درست درک کنید و ابزار‌های لازم را در این جهت به دست آورید؛ بحث دوم این است که کار شما حتماً باید ساختار مشخصی داشته باشد که بدون این ساختار، هرگز نمی‌‌‌توانید معنا ومفهوم یک کتاب را درست متوجه شوید.


• مطلب فوق در خبرگزاری فارس منتشر شده است.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13941011000568

1-    چراهای شگفت انگیز استان ایلام

در استان ایلام هفت شهرستان به نام های آبدانان، ایلام، ایوان، شیروان، چرداول، دره شهر، دهلران و مهران وجود دارد. عذای محلی استان ایلام عبارتند از : آش محلی، ترخینه، شل کین، کله کنجی، بژی برساق. زبان مردم ایلام کردی، لری و لکی است. نام قدیم ایلام آلامتو و اریوجان است. یکی از پدیده های طبیعی استان ایلام

دریاچه های دو قلو و سیاه گاو است. بازی های محلی استان ایلام عبارتند از: بازی پلان، کشتی، وزنه برداری، ،والیبال و فوتبال.

2-   قطب ها

قاره جنوبگان پست ترین و مرتفع ترین قاره جهان است. قطب همیشه یخ زده نبود. دمای قطب جنوب 89 درجه سلسیوس و در شمال 17 درجه گرمتر است. یخ های شناور از قلب یخچال آب شیرین جدا می شوند که مرتفع ترین آن ها 6 برابر برج خلیفه است. در قطب گیاه وجود دارد. بید قطب شمال یکی از مهم ترین گیاهان شمال است. موی خرس قطبی شفاف و پوست آنان سیاه است. قطب ها در حال آلوده شدن هستند. پنگوئن امپراتور در گذشته هم قد انسان بوده است. دانشمندان در قطب لباسهای فضایی را تست میکنند.

3-  از تخم تا قورباغه

یک دختر بچه و مادربزرگ او به برکه می روند که قورباغه ای برا می بینند که در حال تخم گذاشتن است. آن ها کمی از تخم ها را بر میدارند و به خانه می برند و به تنگ می اندازند. بعد از چند روز تخم ها تبدیل به قورباغه نوزاد می شود. آنها به قورباغه ها غذا می دهند تا قوی شوند و نمیرند. سرانجام قورباغه ها بزرگ می شوند و می خواهند که از تنگ بیرون بیایند و مادربزرگ آن ها را می گیرد و به برکه می برد.

4-   میهمان شرمسار

اذان مغرب گذشته بود. چند نفر از کافران میخواستند میهمان پیامبر شوند. پیامبر از یاران خود خواست هر کدام از این مهمانان را به خانه خود ببرند.  یکی از کافران با هیکلی درشت و ژولیده باقی ماند. با پیامبر همراه شد. هنگام شب اهل خانه پی در پی غذا می آوردند و او نیز غذاها را می بلعید. اهل خانه هنگام شب بدون غذا خوابیدندو پیامبر جای مرد را در اتاق دیگری انداخت و او به خواب سنگینی فرو رفت. ساعتی بعد یکی از اهالی خانه در اتاق مرد پرخور را قفل کرد. نیمه های شب مرد پرخور دچار دلپیچه شد و خواست که بیرون برود اما در قفل بود. او خوابید و در خواب خود را تخلیه کرد. وقتی بیدار شد می خواست از خجالت بمیرد. نزدیک اذان ظهر پیامبر در را گشود و مرد را دید و شتابان به سوی مسجد رفت. مرد تحت تاثیر اخلاق پیامبر قرار گرفت و مسلمان شد. مرد بقچه خود را در خانه پیامبر جا گذاشته بود و برگشت و از پیامبر معذرت خواست و با کمی غذا سر به بالین گذاشت.

5-   برج پادشاه الف ها

در اين داستان كسي به دهكده‌ي لامپي‌ها دستبرد زده است. ولي اين شخص نمي‌تواند "لرد اسپار" باشد، زيرا او به طرز اسرارآميزي ناپديد شده است. در دهكده شايع شده كه اين سرقت، كار يك هيولاي وحشتناك است. "اريك"، "جولي" و "نيل" همراه "خان" و "شاهزاده كياه" به راه مي‌افتند تا اين هيولا را پيدا كنند. ولي به جاي آن با چيز غير منتظره‌اي روبه‌رو مي‌گردندو ....

6-   طومار ماه

"گالن" به جهان زيرين امپراتوري اهريمني "پانجيباره" رفته است. او براي دفاع از خويش، به چوب جادوي "اوريك" كه قرن‌ها پنهان بوده است احتياج دارد. "كياه" و دوستانش مي‌خواهند به گالن كمك كنند، اما تنها چيزي كه مي‌تواند آن‌ها را به چوب جادو برساند "طومار ماه" است. طومار ماه مي‌تواند كارهاي شگفت‌انگيزي انجام دهد و يكي از آن‌ها اين است كه مي‌تواند كساني را كه آن را مي‌خوانند به زمان گذشته ببرد.

شنبه 24 بهمن 1394برچسب:, :: 10:27 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده

مردم فرهنگ رانندگی ندارند...

مردم کتاب نمیخونن...
طرف بلد نیست چطور از موبایل استفاده کنه هر ماه عوض میکنه...
ایرانی ها خرید کردن بلد نیستن...
به جای این همه سفر یکم به فقرا کمک کن...
مردم اصلا نوبت رو رعایت نمی کنند؟
اون خانمه چقدر بداخلاق بود...
اون کارمنده از مردم رشوه میگیره..
اون آقاهه کار مردم رو راه نمی دازه...
فلانی فقط پول براش مهمه...
و...
اینها خود ما هستیم
چیزهایی که رعایت نمی کنیم 
از دیگران انتظار داریم
مگر این جامعه ما مردم نیستیم؟!
از خودمان شروع کنیم با فرهنگ بودن را...

چهار شنبه 21 بهمن 1394برچسب:, :: 12:39 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده

بارون روندو قهرمان قصه از سنت‌های کهنه و قیدهای بی چون و چرای اجتماعی می‌گریزد و شیوه‌ای از زیستن را برای خود بر می‌گزیند که کوچک‌ترین همانندی با دیگر مردم ندارد. زمین سفت و آشنای زیر پا را رها می‌کند و به زندگی در راه پیچاپیچ و لرزان بالای درختان می‌رود. یعنی می‌توان گفت که دنیای دیگری را جایگاه خود می‌کند. اما نه این‌که در برج عاج بنشیند. فاصله گرفتنش از زمین برای دوری جستن از مردم نیست. برعکس؛ پنداری درجستجوی میدان دید گسترده‌تری به میان شاخ و برگ درختان می‌رود تا همه چیز را بهتر و بیشتر ببیند، تا بهتر بتواند به آنچه برایش شورش کرده است، عمل کند.

ایتالو کالوینو از سرشناس‌ترین چهره‌های ادبیات معاصر ایتالیاست و به خاطر شیوه‌ی خاص خودش، جایگاه ویژه‌ای در میان رمان نویسان اروپایی دارد. شیوه‌ای  که تخیل نیرومند، طنز ظریف و توجه نزدیک به واقعیت و تاریخ را در هم می‌آمیزد. در آثار او که آکنده از تمثیل و استعاره است، نگرش موشکافانه به واقعیت و طنز و افسانه‌پردازی و تخیل شاعرانه همه به یک اندازه جا دارند. بارون درخت نشین، معروفترین اثر و بهترین نمونه کار اوست. 

شادروان مهدی سحابی، به شیوایی تمام این اثر ارزشمند و خواندنی را ترجمه کرده است و انتشارات نگاه آن را منتشر نموده است.

سه شنبه 20 بهمن 1394برچسب:, :: 16:59 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده

نشست کتابخوان ویژه کودک و نوجوان در مورخه 94/11/18 با حضور تعدادی از دانش آموزان در مدرسه راهنمایی هاجر با معرفی کتابهای ذیل توسط دانش آموزان برگزار گردید. 

دیوید کاپرفیلد

نام رمانی نوشته چارلز دیکنز نویسنده انگلیسی و نیز نام شخصیت اصلی همین داستان است. این کتاب برای نخستین بار در سال ۱۸۵۰ میلادی منتشر شد. دیکنز آن را از سایر کتاب های خود برتر می‌دانست شاید بخاطر اینکه حوادث هیجان­ انگیز و بسیاری از عناصر داستان برگرفته از رخداد های زندگی خود او است و می‌توان گفت بیش از دیگر رمان‌های او، قالب اتوبیوگرافی دارد.

شخصیت اصلی این داستان، دیوید کاپرفیلد، کودک مورد علاقه خود دیکنز نیز می‌باشد.

دیوید پسرک یتیمی است که مادرش با مرد خشن و بی رحمی ازدواج می کند و آنها دیوید را به مدرسه شبانه روزی می فرستند. مشکلات و تحقیرهایی که دیوید توی زندگیش تحمل می کند و با این حال سعی دارد راهش را به سوی اینده باز کند .
در این داستان توجه نویسنده بیشتر به ماجراهای خانگی و روحانی است تا بیدادهای اجتماعی. خفت‌های شخصیت «پیپ» در این رمان، فرازجویی‌هایش، بزرگ‌منشی‌های به خود بسته‌اش و نیز ترقی و تنزلش همه نمادهای اجتماعی قابل شناخت‌اند.  

گرگ ها از برف نمی ترسند

ای کتاب از روستای کوچک ۵ خانواری حکایت دارد که در دره های محصور کوهی در سبلان واقع شده است.موضوع رمان درباره طبیعت و زلزله است. داستان در سبلان رخ می دهد، زلزله ای به وقوع می پیوندد و در پی آن برف سنگینی می بارد. شخصیت های اصلی داستان، ۲ دوست نوجوان به نام های فتاح و یوسف هستند و البته در کنار آنها، گرگ نیز به عنوان یک شخصیت نمود پیدا کرده و نقش پررنگی هم دارد. ویژگی بارز این کتاب، پرداخت جزییات صحنه های زلزله و پیامدهای آن است، به طوری که خواننده را آهسته آهسته به عمق داستان می برد و وقتی خواننده به خود می آید، خود را در فضای ویران شده روستا و در میان آواری از خشت و گل می بیند.

با وقوع پس لرزه ها تن خواننده نیز به لرزه می افتد و هنگامی که تقلای ۲ نوجوان را که هیچ امیدی به امدادرسانی ندارند چرا که فکر می کنند روستایشان فراموش شده است برای نجات خانواده شان می بیند سنگینی فاجعه را هر لحظه بیشتر احساس می کند؛ ۲ نوجوانی که علاوه بر تحمل دیدن صحنه های دلخراش فاجعه باید با گرگ هایی که با استشمام بوی احشام به روستا سرازیر شده اند نیز بجنگند.

بلندیهای بادگیر

بلندی‌های بادگیر (Wuthering Heights) رمانی است نوشتهٔ امیلی برونته، شاعر و نویسندهٔ انگلیسی. این کتاب در فارسی با عنوان عشق هرگز نمی‌میرد نیز ترجمه شده‌است.

داستان از زبان خدمتکاری به نام آلن دین برای مردی تعریف می شود که خانه ای را از شخصی به نام هیت کیلیف اجاره کرده است و در حقیقت ماجرای زندگی هیت کلیف است . آقای ارنشا همراه فرزندانش هیندلی و کاترین در خانه ای به نام وادرینگ هایتز زندگی می کند . روز آقای ارنشا پسر بی سرپرست و بیچاره ای به نام هیت کیلیف را با خود می آورد تا با آنها زندگی نماید پسری صبور اما موذی که رابطه ای صمیمی با کاترین ایجاد می کند در حالی که با هیندلی خیلی روابط خصمانه ای داره و ماجرا بدین نحو ادامه پیدا می کنه تحقیرها عشق ها و انتقام های پیچیده و تو در تو .

این رمان داستان عشق آتشین ولی مشکل‌دار میان هیت کلیف و کترین ارنشاو است.و این‌که این عشق نافرجام چگونه سرانجام این دو عاشق و بسیاری از اطرافیانشان را به نابودی می‌کشاند.  

هیتکلیف پسری یتیم از خانواده ای کولی به سرپرستی مردی مهربان و ثروتمند درمی آید . دختر خانواده کاترین است که از همان روز اول ارتباط خوبی با پسرک برقرار می کند اما پسر خانواده به شدت از او متنفر است . پس از مرگ پدر او را به عنوان کارگر در خانه قبول می کنند و  جایگاهش را از او می گیرند . هیتکلیف و کاترین که عاشق هم هستند با مرارت های زیادی روبرو می شوند . برادر کاترین سعی در جدا کردن آنها می گیرد و سرانجام کاترین تن به ازدواج با مردی ثروتمند می دهد . هیدکلیف با روحی زخم خورده و سراسر تحقیر شده خانه را ترک می کند تا روزی به قصد انتقام برگردد و "بلندی های بادگیر" شکل می گیرد ...

غرور و تعصب

كتاب در مورد خانواده اي به اسم بنتس ست که پنج دختر دارند. آقاي بنتس يك جنتلمن است كه زني كوته فكر دارد كه همه فكرش شوهر دادن دخترهاست. جين دختر اول بسيار زيبا و موقر ، اليزابت دختر دوم شيطان و فعال ، كاترين و ليديا جلف و فقط در فكر رقص و مهماني هستند و مري هم گوشه گير و كتاب خوان است . كتاب هم عشق و عاشقي و ماجراهاي اين دخترهاست .چندی بود که در همسایگی شان در باغی به نام "نِدِرفیلد" مردی سرشناس و ثروتمند به اسم "چارلز بینگلی" زندگی می کرد که بسیار با محبّت و خوش چهره بود.خانم بنت می کوشید تا هر طور شده مرد جوان را برای ازدواج به یکی از دخترانش مایل کند . در یک مهمانی که بینگلی ترتیب داده بود ، خانواده ی بنت نیز حضور داشتند .آقای دارسی ، دوستِ شوهرِ خواهر چارلز هم در آن جشن بود .او سر و وضعی آراسته و پر غرور داشت .آن شب ، جین با چارلزبینگلی آشنا شد . دوشیزه بینگلی هم دوست داشت دارسی به او توجه کند که چنین نشد...

جام جهانی در جوادیه

موضوع این رمان، برگزاری یک مسابقه فوتبال در گروه نوجوانان، آن هم در یکی از محله های جنوبی شهر تهران (جوادیه) است.

پسری به نام سیاوش بود که زبان انگلیسیش خوب بود. آن سال تابستان سفیر کانادا به همراه پسرش به ایران آمده بود. پسر سفیر که نامش آلکس بود، می­خواست زبان فارسی یاد بگیرد. خلاصه سیاوش معلم او شد. از آن طرف سیاوش و دوستانش می­خواستند مسابقات بین المحلی برگزارکنند و به همین دلیل اعلامیه چاپ کردند. روزی آلکس اعلامیه را دید و چون به زبان انگلیسی هم نوشته شده بود توانست آن را بخواند. آلکس وقتی از این مسابقات با خبر شد، این موضوع را به پسران سفیران کشورهای دیگر گفت و هر کدام از آن­ها تصمیم گرفتند در این مسابقات تیم بدهند و به این ترتیب این مسابقات با نام جام دوستی آغاز شد و....
سیاوش، شخصیت محوری داستان، نوجوان پر شور و حالی است که به واسطه ارتباط با پسر سفیر کشور کانادا، پای چند تیم خارجی نوجوانان را به مسابقه جام دوستی در محله خودشان باز می کند و حوادث بعدی رمان بیشتر درباره حضور تیم نوجوانان کشور افغانستان در این جام محلی و جهانی است. حوادثی که برای تیم نوجوانان افغانستان به وجود می آید، باعث بروز احساسات و عواطف انسانی در بین اعضای سایر تیم های شرکت کننده می شود. حتی در مرحله فینال مسابقات 
تیم نوجوانان برزیل به عمد بازی را به نوجوانان فوتبالیست افغانی واگذار می کنند.

کوه مرا صدا زد

داستان درباره نوجوانى به نام «جلال» است که در روستایی در کوههاى سبلان زندگى میکند. در یکی از روزها بیماری سختی بر پدر جلال مستولی می شود و جلال برای یافتن حکیم و مداوای پدر با اسب خود «قاشقا» به روستای همسایه مى‏رود... حکیم بر بالین پدر حاضر می شود و با معاینه پدر توصیه می کند که فورا او را جهت معالجه به شهر ببرند... عمو اسحق پدر را براى معالجه به شهر می‏برد... اما بیماری پدر بسیار وخیم است و حکیم و پزشکان شهر نمى‏توانند پدر را نجات دهند و او می‏میرد. اینجاست که جلال خانواده خود را بدون سرپرست می بیند و تصمیم می گیرد هر طور که شده جای خالی پدر خود را پر کند. يكى از روزها، وقتى عمو اسحق براى گرفتن «كبك» به كوهستان‏ مى‏رود، جلال كه نتوانسته رضايت او را جلب كند، پنهانى به دنبالش ‏روانه مى‏شود. در بين راه عمو متوجه حضور جلال شده و از سر دلسوزى او را هم با خود همراه مى‏كند...

آنها موفق مى‏شوند در كوهستان كبكى را شكار كنند. وقتى عمواسحق به دنبال كبك ديگرى مى‏رود، گرفتار بهمن مى‏شود. جلال‏عمو را نجات مى‏دهد و به دهكده بازمى‏گرداند. عمواسحق جريان رابراى مادر جلال تعريف مى‏كند، او باور مى‏كند كه پسرش ديگرمى‏تواند كارهاى مردانه خانه را انجام دهد.

سه شنبه 20 بهمن 1394برچسب:, :: 16:32 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده

به مناسبت گرامیداشت دهه مبارک فجر کانون ادبی کتابخانه عمومی حکیم هیدجی با همکاری دانشگاه آزاد اسلامی واحد هیدج مراسم عصری با شعر با عنوان" صنوبر" را در مورخه 94/11/19 در محل سالن اجتماعات کتابخانه برگزار نمود. در این مراسم ابتدا حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا جعفری ضمن خیرمقدم گزارشی از فعالیتهای فرهنگی دانشگاه را ارائه نمودند، پس از ایشان جناب آقای عسگری رایست محترم شورای اسلامی شهر به عنوان سخنران مطالبی را در خصوص اهمیت شعر و جایگاه هنر بیان نمودند در ادامه همچنین جمعی از شعرای شهر اشعار خود ار قرائت نمودند.

 

دو شنبه 19 بهمن 1394برچسب:, :: 10:40 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده

دو شنبه 19 بهمن 1394برچسب:, :: 10:25 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده

همزمان با ایام الله مبارک دهه فجر کتاب سر صنوبر تالیف آقای محمدرضا هادی نیا( عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد هیدج و عضو فعال کانون ادبی کتابخانه حکیم هیدجی) در مورخه 94/11/19 در محل سالن اجتماعات کتابخانه و با حضور جمعی از شعرا و فرهنگیان و مسوولین شهر انجام خواهد شد.

به مناسبت گرامیداشت دهه مبارک فجر کتابخانه عمومی حکیم هیدجی اقدام به برگزاری مراسم جشن ویژه اعضای خردسال کتابخانه نمود. در این مراسم که با استقبال بسیار خوب خانواده های خردسالان عزیز مواجه شد برنامه های شاد و متنوعی اجرا گردید، که از جمله می توان به خواندن شعر و سرود، نمایش عروسکی، مسابقات مختلف، جمع خوانی، تئاتر و ... اشاره نمود.

 

چهار شنبه 14 بهمن 1394برچسب:, :: 11:15 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده

جهت دریافت سوالات مکتوب مسابقه به کتابخانه مراجعه کنید.

چهار شنبه 14 بهمن 1394برچسب:, :: 10:19 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده

به گزارش روابط عمومی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور،‌ علیرضا مختارپور در برنامه طلوع دانش به طرح راهکارهایی عملی برای ترغیب کودک به کتابخوانی و نهادینه‌ سازی فرهنگ مطالعه برای کودکان پرداخت. 20 نکته پیشنهادی دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور را در ادامه می‌خوانید:

1. به دلیل الگوپذیری شخصیت کودک، والدین باید در معرض دید کودک کتاب بخوانند.
2. فضایی هرچند محدود، برای ایجاد کتابخانه‌ای کوچک در منزل پیش‌بینی شود، تا در ذهن کودک،‌ کتاب بخشی جدایی ناپذیر از زندگی او شود.
3. در شرایط مناسب نور و دما برای کودک قصه بخوانید.
4. قصه‌خوانی از روی کتاب انجام شود؛ بیان شفاهی و اتکای صرف به حافظه، مانعی در راه آموزش ارجاع و استناد به کودک است.
5. کودک را در پیش‌بینی ادامه ماجرای داستان مشارکت دهیم؛‌ اینکار به رشد و تقویت خلاقیت در کودک کمک می‌کند.
6. کودک را به تعریف داستان‌های خوانده شده در جمع‌های خانوادگی و دوستانه تشویق کنید.
7. برای کتابخانه کودک تشخص قائل شوید؛ برای کتابخانه‌اش مُهر درست کنید، کتاب‌ها را صحافی کنید و... .
8. از سلیقه کودک برای خرید کتاب استفاده کنید و  فرزند خود را در فرآیند انتخاب کتاب برای کتابخانه‌اش سهیم کنید.
9. بُردن کودک به کتابفروشی،‌ کتابخانه، نمایشگاه کتاب و... در حافظه کودک خاطره خوشی به یادگار می‌گذارد.
10. زمان مناسبی را برای قصه‌گویی انتخاب کنید؛ بهترین زمان قصه‌گویی برای کودکان، در سنین پیش از دبستان، هنگام خواب است؛ همچنین،‌ در مناسبت‌های خانوادگی، ملی، مذهبی و... برایش داستان‌هایی با مضامین مرتبط بخوانید؛ در روز تولد، قصه تولدش را بگویید؛‌ در ایام محرم،‌ نوروز،‌ یلدا و سایر مناسبت‌ها، داستان‌هایی متناسب با سطح سواد، ‌فهم و احساس کودک، برای او تعریف کنید.
11. انتخاب لحن مناسب،‌ از نکات بسیار حائز اهمیت در قصه‌گویی است؛ چراکه "چون سروکار تو با کودک فتاد/ پس زبان کودکی باید گشاد"؛ استفاده از زبان کودکی به این معناست که لحن و صوت قصه‌گو کودکانه باشد، نه اینکه کلمات غلط تلفظ شود؛ چراکه استفاده از فرم نادرست کلمات،‌ در شیوه صحبت کردن کودک تأثیرگذار خواهد بود.
12. استفاده از شعر در قصه‌ها، خواندن کتاب‌های شعر و کاربرد لحنی آهنگین و موزون در قصه‌گویی، ‌تأثیر مثبتی بر ذهن کودک می‌گذارد.
13. برای پاسخ به س‍ؤالات کودک، در حین قصه‌گویی، بی‌حوصله نباشیم و به پرسش‌ها،‌ پاسخ دهیم.
14. از کتاب به عنوان جایزه و هدیه استفاده کنیم؛ در صورت تمایل به خرید هدایای مادی،‌ کتاب را هم ضمیمه آن کنیم.
15. از کودک بخواهیم درباره قصه‌ای که شنیده، تصاویری نقاشی کند.
16. پس از خواندن یک قصه، با مشارکت اعضای خانواده، دوستان، وسایل منزل و... قصه را بازسازی کنیم و هر فرد،‌ به ایفای نقش یکی از شخصیت‌های داستان بپردازد؛ اینکار به تقویت حافظه کودک کمک می‌کند.
17. از کودک بخواهیم یکی از شخصیت‌های داستان را انتخاب کند،‌ ما نیز شخصیت مقابل او شده و بازی کنیم.
18. برای پاسخ به سؤالات کودک،‌ حتی اگر جواب را می‌دانیم به سراغ کتاب برویم، تا به او نشان دهیم که به منظور یافتن پاسخی مناسب برای یک پرسش باید به کتاب مراجعه کرد. 
19. کتاب‌های کودک را برایش نگهداریم؛ حتی اگر کودک تمایلی ندارد،‌ کتاب‌ها را در جعبه‌ای برایش نگاهداریم، چند دهه بعد این کتاب‌ها تداعی‌گر بهترین خاطرات او خواهد بود.
20. با کتاب‌ها برای کودک خاطره بسازیم؛‌ اولین باری که کتابی را برای کودک می‌خوانیم گوشه‌ای از آن یادداشت کنیم که فرضاً "این کتاب برای اولین بار شب 10 دی 1394 برای فرزندم که 2 ساله بود، خوانده شد"؛ از کودک بخواهیم خط و یا نقشی ترسیم کند و مقابل آن یادداشت کنیم "خط کودک من شبی که این قصه را گوش داد"؛ علاوه بر این، رواج استفاده از ابزار تصویربرداری، کار را آسان کرده،‌ می‌توانیم از کودک با کتابش عکسی بگیریم و تاریخ مطالعه را یادداشت کنیم.

دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور با تأکید بر اینکه موارد مطرح شده تنها قالب و ملزومات ظاهری را دربر می‌گیرد، صحبت در خصوص محتوا، کتاب مناسب نسبت به سن،‌ جنس و سطح سواد و نیز چگونگی انتخاب آن را به جلسات آتی این برنامه موکول کرد.

در ادامه مختارپور با معرفی کتاب «دختر پرتقال» نوشته یوستین گردر، درباره نویسنده این اثر گفت: یوستین گردر متولد 1952، نویسنده‌ای نروژی و معلم فلسفه است. در آثار این نویسنده، ‌افکار فلسفی به زبانی ساده و روان آمده است. «زندگی کوتاه است»، «مایا» و «دنیای سوفی» که به بیش از 50 زبان دنیا ترجمه شده است، از جمله آثار مشهور وی می‌باشد. در حال حاضر سه ترجمه از این کتاب در بازار نشر موجود است؛‌ ترجمه مهرداد بازیاری از سوی انتشارات هرمس؛ ترجمه مهوش خرمی‌پور از سوی انتشارات کتابسرای تندیس؛ و ترجمه امید اقتداری از سوی انتشارات تهران.

وی افزود: «دختر پرتقال»، رمانی 160 صفحه‌ای است، که در سال 2003 منتشر شد. این کتاب روایت گر ‌داستان گئورگیوس، پسر پانزده ساله ایست که پدرش را از دست داده و 11 سال پس از مرگ پدر،‌ دفترچه یادداشت او را پیدا می‌کند. پدر که در این دست نوشته‌ها گئورگیوس را مورد خطاب قرار داده است، از خاطره آشنایی با دختر پرتقال (دختری که در دستانش پاکتی از پرتقال بود) برایش می‌گوید؛ در خلال این داستان مسائلی همچون مفهوم زندگی، سرمنشأ انسان و آغاز و انجام زندگی بشر، با نثری شیرین و لطیف،‌ به دور از پیچیدگی‌های مباحث فلسفی بیان شده است.

چهار شنبه 14 بهمن 1394برچسب:, :: 9:47 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده

همزمان با فرارسیدن ایام‌الله دهه مبارک فجر، اداره کل امور فرهنگی نهاد پوستر معرفی کتاب‌هایی با مضامین انقلاب اسلامی و امام‌خمینی(ره) را با عنوان «مقطع رهایی» منتشر کرد.

به گزارش روابط عمومی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، اداره کل امور فرهنگی نهاد همزمان با فرارسیدن ایام‌الله دهه مبارک فجر و به پاسِ گرامیداشت سی ‌و‌ هفتمین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و در راستای بازشناسی وقایع، شخصیت‌ها و جریانات مهم و مؤثر در شکل‌گیری این مهم و با هدف معرفی بهترین کتاب‌های حوزه انقلاب شکوهمند اسلامی به ملت سرافراز و انقلابی، با انتشار پوستری در قالب طرح «این چند کتاب»، با عنوان «مقطع رهایی»، هشت عنوان کتاب مرتبط با این موضوع را منتشر کرده است که علاقه‌مندان می توانند با مراجعه به کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور این کتاب‌ها را امانت گرفته و مطالعه کنند.

«غرور و سقوط» نوشته آنتونی پارسونز و ترجمه محمدصادق حسینی عسکرانی/ مرکز اسـناد انقلاب اسـلامی/ 260 صفحه

کتاب غرور و سقوط در هفت فصل تدوین شده که نگارنده در آن‌ها به بیان چگونگی مأموریتش در ایران و تشریح اتفاق‌هایی که در سال‌های 1974تا 1975 در تبیین ماهیت رژیم شاه موجود است پرداخته است و حوادثی که در سال‌های 1976تا 1979 به وقوع پیوسته است را بیان می‌دارد و به توصیف واقعه تغییر رژیم ستم‌شاهی به انقلاب اسلامی به‌صورت جامع و تحلیلی می‌پردازد.

«راه مستقیم انقلاب» تدوین: علی‌اکبر عبدالاحدی‌مقدم/ موسسه فرهنگی ولاء منتظر(عج)/ دو جلد

این کتاب تقسیم‌بندی منطقی و تدوینی جذاب از اندیشه انقلاب اسلامی است. مبانی اندیشه و اهداف نهضت اسلامی از دیدگاه امام‌خمینی(قدّس سره) و مقام معظّم رهبری در دو جلد بیان شده است. فرآیند پنجگانه تحقیق حاضر عبارت‌اند از: در این کتاب مفاهیم و ماهیت، اصول، مبانی و عوامل پیروزی انقلاب اسلامی، اهداف، دستاوردها و بایسته‌های آن، مواضع و آسیب‌های نظام اسلامی بررسی می‌شود و به زمینه‌های شکل‌گیری دنیای اسلامی، وظایف جمهوری اسلامی ایران برای تحقق دنیای اسلامی و موانع تحقق دنیای اسلامی نیز می‌پردازد.

«مجموعه قصه‌های انقلاب برای بچه‌ها و نوجوانان» نوشته نادر ابراهیمی/ سوره مهر/ پنج جـلد/ 160 صفحه

این مجموعه پنج‌جلدی با این عناوین است: «پدر چرا توی خانه مانده است؟»، «جای او خالی»، «نیروی هوایی»، «سحرگاهان همافران اعدام می‌شوند» و «برادرت را صدا کن». این کتاب که داستان‌های کوتاه و جذاب مصور دوران مبارزه علیه رژیم ستم‌شاهی پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی را نمایش می‌دهد، در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی و در خلال مبارزات مردم علیه رژیم شاه نوشته و نخستین بار در سال 57 منتشر شد.

«آیین انقلاب اسلامی» گزیده‌هایی از اندیشه‌ها و آرای امام‌خمینی(قدّس سره) /مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(قدس سره)/ عروج/ دو جلد/ 646 صفحه

دسترسی سریع و آسان به اندیشه‌های امام‌خمینی(قدّس سره) با این مجموعه امکان‌پذیر است. در دفتر نهم مجموعه تبیان، آیین انقلاب اسلامی بر اساس گزیده اندیشه‌ها و آرای امام‌خمینی(قدّس سره) جمع‌آوری شده و ترتیب مطالب کتاب از مباحث اعتقادی و جهان‌بینی آغاز می‌شود. سپس اوضاع ایران پیش از انقلاب اسلامی را از نگاه امام مرور و به نظام مطلوب ایشان برای جامعه و امت اسلامی و مقوله‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مرتبط با آن می‌پردازد.

«نهضت امام‌خمینی(قدّس سره)» نوشته حمید روحانی/ عروج/ چهار جــلد

نگارش تاریخ نهضت امام‌خمینی(قدّس سره) با ارائه شواهد و اسناد و مدارک، و ارائه جزئیات نهضت برای درک صحیح از ماهیت و حقیقت انقلاب اسلامی توسط خوانندگان، مورد نظر این کتاب است. از اهداف و انگیزه‌های نگارنده در تدوین کتاب، روشن کردن این نکته بوده است که طرح و بحث حکومت اسلامی در ایران، زمینه‌ای دیرینه و درازمدت داشته و این گونه نبوده که تنها در سال 1356 یکباره بر سر زبان‌ها افتاده باشد.
چهار شنبه 14 بهمن 1394برچسب:, :: 9:37 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده

به مناسبت فرا رسیدن ایام الله مبارک دهه فجر کتابخانه عمومی حکیم هیدجی از تاریخ 12 لغایت 22 بهمن ماه به صورت نیم بهاء عضو می پذیرد و همچنین جرایم دیرکرد مورد بخشش قرار می گیرند.

دو شنبه 12 بهمن 1394برچسب:, :: 12:37 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده

چهار شنبه 7 بهمن 1394برچسب:, :: 11:35 ::  نويسنده : مهناز کریم زاده

کمیته فرهنگی ستاد دهه فجر هیدج به منظور رایزنی و تدوین برنامه های فرهنگی در دهه فجر تشکیل جلسه داد. در این جلسه اعضای این کمیته پس از بحث و بررسی در خصوص نوع برنامه ها و نحوه برگزاری، تصمیماتی را اتخاذ نمودند.

درباره کتابخانه

کتابخانه عمومی حکیم هیدجی تحت نظر نهاد کتابخانه های عمومی کشور در سال 1375 و باهدف اطلاع رسانی به عموم مخاطبین شروع به کار کرده است. تلفن: 02435752101 آدرس: خیابان امام خمینی - خیابان ملت- کتابخانه عمومی حکیم هیدجی کدپستی: 43876-45731
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کتاب خانه ی عمومی حکیم هیدجی و آدرس khakim.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 26
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 26
بازدید ماه : 689
بازدید کل : 97540
تعداد مطالب : 256
تعداد نظرات : 17
تعداد آنلاین : 1